نقد و بررسی تخصصی بار دیگر شهری که دوست می داشتم
معرفی کتاب
«بار دیگر شهری که دوست میداشتم» اثری لبریز از اشکهایی است که روی نامههای یک عاشق نوشته چکیده باشد.
این اثر همه حرفهایی است که با یک سلسله توصیفات نفسگیر از زبان پسرانی بازگو میشود که از تنها محبوب دنیای کوچکشان دور افتاده اند و هلیا، دختر رویاهای آنان است که نامش را نیز نادر ابراهیمی برایش برای اولینبار طراحی و در این کتاب استفاده کرد.
عشق، دلبستگی، دلتنگی، حسرت و حجم وسیعی از آرزو و آرمان را کوتاه و دوست داشتنی مطالعه کنید درست مثل وقتی که به عبور نسیم از روی برگهای بیدهای مجنون نگاه میکنید.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
((هلیا! من هرگز نخواستم که از عشق افسانهیی بیافرینم؛ باورکن! من میخواستم که با دوستداشتن زندگیکنم __ کودکانه و ساده و روستایی. من از دوستداشتن، فقط لحظهها را میخواستم. آن لحظهیی که تو را به نام مینامیدم.))
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن نظر جدید